NA معتادان گمنام شیراز

در وبلاگ دلگشا میتونید دانش وتجربه خودرابادیگران درمیان بگذارید

NA معتادان گمنام شیراز

در وبلاگ دلگشا میتونید دانش وتجربه خودرابادیگران درمیان بگذارید

جواب سوال های دوستان گمنام

با سلام

به همه دوستان عزیز خودم

امروز تصمیم گرفتم جواب چند تا از دوستان را که با پیغام های گرمشون ما را مورد لطف خودشون قرار دادن را بدهم.


----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

جواب:جواد عزیز

دوست من هر شهری برای خودش کلاس های na دارد و من نمیدانم که شما کجا زندگی میکنید تا راهنمایی بکنم شما را

ولی شما میتوانید با پرسیدن از دوستان دیگری که در شهر شما زندگی میکنند میتوانید آدرس کلاس ها را به دست آورید.

موفق باشید

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

جواب:رهی عزیز

دوست من به نظر من (البته این نظر شخصی هستش) حتما نباید شما معتاد باشید تا 12 قدم بروید و کار کنید.و نمیخواهد بروید معتاد بشید تا 12 قدم کار کنید تا به نیروی برتر دست بیابید به نظر من نیروی برتر درون خود شما هست.

موفق باشید

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

جواب:افسون عزیز

دوست من درباره برادرتون که پرسیده بودید خوب خوردن قرص با مواد کشیدن به نظر من فرقی نداره که قبلش برادرتون میکشیده بعد رفته به قرص خوردن روی آورده و باز لغزش داشته.

الان که میگید 3ماه قرص هم مصرف نمیکنه این نشانه خوبی هست چون داره پاکی واقعی را تجربه میکنه.

حالا شما گفته بودید که چه کمکی میتوانید به ایشان کنید.

بهترین کمکی که شما میتوانید به ایشان بکنید همدلی و همراهی کردن بهاشون هست.

خانواده خیلی زیاد بعد ترک میتوانند کمک کنند به یک فرد معتاد در همه زمینه ها و بیشترش روحی و عاطفی هست.

خوب الان 3 ماه هست که ایشان ترک کردند شما باید تشویقشون کنید که به کلاس های na که واقع در شهر خودتون هست

بروند چون na جایگزین خوبی هست بعد از ترک برای فرد معتاد و بیمار.

موفق باشد

با سلام به قلبهای پاکتان

با سلام به دوستان گل خودم

که همیشه با نوشته هاشون و پیام هاشون روحیه میگرم و خوشحال میشم نوشته هاشون و تجربه هاشون رو میخونم.

امروز من تصمیم گرفتم یکی از پیام ها رو که یکی از دوستان برام نوشته بود و تجربه خودش رو گفته بود براتون بزارم.

برای این دوستمون هم دعا کنید پاک هست و پاک باقی بمونه.

دوستانی که میخوان تجربه هاشون با دیگران قسمت کنند میتونند در قسمت پیغام یا نظرات این کارو انجام بدند.

من خوشحال میشم تجربه شما رو به دیگران منتقل کنم.

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

با سلام به قلبهای پاکتان
من حدود دوسال در برنامه پاک بودم و در شهرستان شهربابک به جلسات ان ای میرفتم وخدمت و راهنما داشتم ودر 9پاکی یک مسافرت خارجه رفتم اما در مدت 1 ماهی که در آنجا بودم توانستم پاک بمانم و با اشتیاق برنامه را دنبال کردم ولی از انجایی که من فقط اعتیاد به الکل داشتم در جلسات کم کم احساس تفاوت کردم ودر حدود 17 ماه پاکی کم کم از برنامه دور شدم ودر حاشیه ان ای قرار گرفتم تا جایی که تصمیم به ادامه تحصیل در کشور خارجه گرفتم و به کشور فیلیپین امدم و از برنامه کامل دو ر شدم تا اینکه حدود دو ماه پیش لغزش کردم و دچار عذاب وجدان بسیاری شدم اما از انجایی که خدا مرا دوست داشت در اینجا به طور نا خداگاه به یکی از بچه های برنامه که قبل از من به اینجا امده وحدود 9 سال پاک است و با هم به جلسه در ایران میرفتیم برخوردم وبه او همه چیز را اقرار کردم و او ادرس جلسه ای را که حدود 6 اعضا ایرانی داشت معرفی کرد و من در انجا با کسانی اشنا شدم که در اینجا در حدود 6 سال پاک مانده اند و من هم تصمیم گرفتم که دوباره به برنامه بر گردم والان که این نامه را مینویسم شب سوم سم زدایی من است ومیخواهم اینجا پاک بمانم..................

من را دعا کنید...............
مهران .ش

آنها که موفق نمی شوند

امروز جمله‌ی به آرامی انجام بده! را باور کرده و به خودم فرصت می‌دهم که با اصول برنامه‌ی خودیاری و رهنمودهای آن در مسیر بهبودی قرار بگیرم. امروز تجربه‌ی شکست‌های دردناک دوستان لغزشی را به کار می‌گیرم، تجربه‌هایی مثل: در استفاده از ابزارهای برنامه عجله کردم. همه چیز را می‌خواستم یکباره به دست بیاورم. توقعاتم در برنامه زیاد شده بودم. توقع داشتم دیگران من را بیشتر درک کنند. وقتی از این دوستان می‌پرسم شما که با اصول برنامه آشنا بوده‌اید، پس چرا آنرا به کار نمی‌گرفتید؟ می‌گویند: ما اصول برنامه را با صمیمیت و عشق در زندگیمان به کار نگرفتیم. ما آنچه را آموخته بودیم در اختیار دیگران قرار ندادیم و یا با سلیقه‌ی خودمان با اصول بازی کردیم. امروز می‌دانم که اگر تحت تأثیر شبکه‌ی مدیریت انکار و غرورم قرار بگیرم به سمت شکست رو نهاده‌ام. امروز خداوند را به خاطر قدرت و شهامت انجام و به کارگیری اصول و استفاده از ابزار بهبودی سپاسگزارم. آنچه که مسلم است، بهره‌گیری من از برنامه فقط برای امروز بوده است. آیا متوجه شده‌ام که اگر فکرم را برای بکارگیرم، امروزم را معطل خواهم ماند؟ اصول برنامه حدوداً هشتاد سال است که به همدردان و من کارآیی داشته است.
چرا؟ یا همه چیز یا هیچ چیز!

دوست دشمن نما خود من بودم

قطعاً همه کارهای انجام داده ایم و در زندگی اشتباهاتی کرده ایم و عجزها و خسارتهای به خود و به دیگران زده ایم و همیشه انجام این امور را به گردان دیگران انداختیم ولی حالاخیلی راحت می توانیم با رعایت چند اصول ساده این برنامه جلو خیلی از اشتباهات را گرفت ولی در گذشته نمی توانستیم درک کنیم که علت به وجود امدن این مشکلات خود ما هستیم ما بیمار میشویم چون مراقب سلامتی خودمان نیستیم . قبلاً در کاری موفق نمی شدیم چون از عاقبت آن غافل بودیم در کل ریشه تمام مشکلات به خود ما بر می گردد . ولی چون همیشه عادت کرده بودیم اشتباهات را به دیگران نسبت می دادیم . ولی در حال حاضر با رعایت اصولهای روحانی این برنامه سعی می کنیم هرلحظه انعطاف پذیر باشیم . یعنی اینکه بتوانیم احساسات خود را تا جایی که می توانیم تغییر دهیم و در این برنامه یاد گرفتیم که مشکلات هم جزی از زندگی هشتند . و هیچ وقت برای کارهایمان دیگران را مقصر ندانیم .

با این 4 دسته از افراد کمتر معاشرت کنید

با این4 دسته از افراد کمتر معاشرت کنید:



1.
آنهائی که از زندگی بیزارند و با همه دنیا سر جنگ دارند.



2.
آنهائی که مدام پشت سر دیگران غیبت می کنند.



3.
آنهائی که شکست و سر خوردگی های گذشته شما را به شما یادآوری می کنند.



4
.آنهائی که می خواهند شما را کنترل کنند.

آغازی دوباره


اگر روزی خوبیهایت را فراموش کردند.... تو خوب بودنت را هرگز فراموش نکن...
چشم ها را باز کن و سلام کن به آغازی دوباره


شاید شما هم معتاد باشید

این روزها با پیشرفت علم و فناوری، انسان ها بنا به نیازهایشان به سمت وسیله یا کار خاصی گرایش پیدا می کنند. این گرایش به طوری است که ممکن است در بعضی از شرایط به اعتیاد نیز تبدیل بشود.
این اعتیاد ها که تا حدودی خطرناک نیز هستند، می توانند در بعضی شرایط باعث ایجاد بیماری هایی در افراد و در شرایط دیگر باعث جدایی بین افراد خانواده شود.

بطور مثال:

اعتیاد به کار کردن

اعتیاد به خرید کردن

اعتیاد به ورزش

اعتیاد به تلویزیون

اعتیاد به اینترنت

به نظر من انسان میتونه به همه چیز اعتیاد پیدا کنه.

من هنوز پاک هستم

سلام دوستان گل

الان 2 سال 2 ماه 10 روز که از ترک من میگذره .

خدا شکر این بار لغزشی نداشتم.

و تونستم خودم پاک نگه دارم.

همون ماه های اول سیگارم ترک کردم الان 2 سال سیگارم نمیکشم.

از این که به این وب سر نمیزنم شرمندتونم.

انقدر مشکلات زندگی زیاد شده که ادم تو خودش غرق میکنه.

و نمیزاره خیلی کارهایی که دوست داری انجام بدی.

امیدوارم که همه دوستان که ترک کردن و در حال ترک هستند در هر

جای دنیا که هستند بتونن همیشه پاک بمونن در کنار خانواده و اونایی

که دوستشون دارید.

خیلی ها بیشتر این سوال میکنند؟چطور ترک کردی؟

خوب شاید اونایی که به این بیماری (اعتیاد) دچار نبودن از بیرون نگاه میکنند

میگن این که کاری نداره ما فلان چنان و...

ولی اونایی که دستشون تو کار بوده میدونن چه بلای خانمان سوزی هست

و تو تمام مراحل زندگیت بهات هست.

دوستان برای ترک و یا هر کاری شما فقط یه اراده میخوای.

هیچ کسی نمیتونه شما را وادار کنه ترک کنید جز خودتون پس قدم اول شما هستی

که باید برداری و اراده کنی و به خودت بگی من میتونم.

بعد از ترک هست که وسوسه میاد سراغت که اون بزرگ ترین امتحانت هست.

حتی از ترکت هم مهم تره چون ترک درد جسمی ولی بعد اون درد روحی که میاد

سراغت که اون بیاد یه جوری درمان کنی.

اون درد روحی چه جور میتونی درمان کنی؟

یکی از روش های همین کلاس های NA هست.

شما بیاد جایگزین مواد مخدر یه چیزی بکنی.

خوب این تجربه من بود که در اختیارتون گذاشتم.

انشالله همیشه و در همه حال موفق باشید.

یاحق

معتاد کیست؟


اکثر ما برای جواب دادن به این سئوال احتیاج به فکر کردن نداریم و جوابش را خوب می‌دانیم! زمانی تمام زندگی و فکر و ذکر ما به نوعی در مواد مخدر خلاصه شده بود. ما همیشه یا مشغول گرفتن و مصرف کردن آن بودیم و یا به دنبال راه تهیه‌اش می‌گشتیم. ما زندگی می‌کردیم که مصرف کنیم و مصرف می‌کردیم که زندگی کنیم. خیلی ساده، معتاد، زن یا مردی است که زندگیش را مواد مخدر کنترل کند. ما کسانی هستیم که در چنگال یک بیماری مزمن و پیشرونده گرفتاریم و همیشه عاقبتی چون زندان، تیمارستان و مرگ در انتظارمان است.

تاریخچه معتادان گمنام در ایران


در سال 1369 دو برادر که در خارج از کشور با کمک انجمن، در بهبودی به سر می بردند و به ایران آمده بودند. اولین جلسه معتادان گمنام را در مرکز بازپروری قرچک برگزار کردند. این جلسات به مدت یکسال ادامه داشت اما به علت دیدگاه های آن زمان نسبت به بیماری اعتیاد، این دو برادر از ادامه این راه باز ماندند و انجمن معتادان گمنام ایران که تازه تاسیس و نو پا بود برای مدتی فعالیتش متوقف شد، اما این پایان راه نبود زیرا در سال 1372 دو نفر که در ایالات متحده و کانادا از طریق انجمن ، سلامتی خود را باز یافته بودند، در تهران به طور اتفاقی در یک مهمانی با هم آشنا می شوند و تصمیم می گیرند که به یاری هم و با همکاری سازمان بهزیستی پیام بهبودی را به معتادانی که در مرکز بازپروری قرچک بسر می بردند برسانند. در این بین یکی از اعتضای نسبتاً با سابقه و فعال انجمن در خارج از کشور نیز به جمع آنها اضافه شد و پس از آن شکل گیری انجمن در خارج از کشور نیز به جمع آنها اضافه شد و پس از آن شکل گیری انجمن معتادان گمنام در ایران شتاب بیشتری به خود گرفت و بالاخره آنان موفق شدند نظر مسئولین بهزیستی را برای برگزاری جلسات هفتگی در مرکز بازپروری قرچک در تاریخ (31/1/73) جلب نمایند. این گروه 3 نفری در مرداد 1373 توانستند محلی مستقل در تهران برای برگزاری جلسات خود اجاره نمایند. ضمناً یکی از دو برادری که در ابتدا از آن ها یاد کردیم نیز به این گروه نوپا پیوست و هم اکنون پس از گذشت سالها همه روزه جلسات متعددی در تهران، مراکز استانها، شهرستانها، روستاها و اقسا نقاط کشور برگزار می شود و تعداد قابل توجهی از معتادان توانسته اند با کمک انجمن بهبودی و سلامتی خود را بازیابند.